از نظر قرآن انسان موجودی مرکب از روح الهی و کالبد جسمانی خاکی است. خداوند در آیات قرآنی بیان می کند که وقتی جسم و کالبد انسان به تمام و کامل ساخته شده و به حد استواء و اعتدال رسید، آن گاه خداوند روح را در چنین کالبدی می دمد. این روح دمیده شده در کالبد را نفس می گویند. فرق روح و با نفس در این است که نفس در انجام کارهایش نیازی به کالبد و ابزار جسم ندارد، اما نفس نیازمند ابزار و کالبد جسمانی است. از این روست که حتی پس از مرگ نیز از کالبد مثالی و در قیامت از کالبد اخروی و جسم اخروی بهره مند می شود.
به هر حال، انسان ترکیبی از نفس و جسم است:فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی؛ پس هر گاه آن را تسویه کردم و از روحم در آن دمیدم(حجر، آیه 29، ص ، آیه 72) و نیز می فرماید: ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ؛ پس وقتی آن کالبد را تسویه کرد و در آن از روحش دمید.(سجده، آیه 9)
از نظر قرآن، انسان نسبت را بر اساس همین کالبد می برند و این که فردی پدر و مادر کسی دیگر می شود به سبب همین کالبد است ، نه به سبب نفس و روح الهی. در حقیقت نقش انسان تنها در حوزه کالبد و جسم انسان است نه روح و نفس انسانی.
از آن جایی که در قیامت انسان همانند گیاه از خاک می رویند و دیگر نیازی نیست تا والد و والده داشته باشند و نیازی به پدر و مادر در ساخت کالبد اخروی و جسم اخروی ندارند، از همین روست که خداوند می فرماید: فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ ؛پس چون در صور دمیده شود، آن روز نسبت و خویشاوندى میانشان نماند، و از حال یکدیگر نپرسند- یا از یکدیگر درخواست نتوانند کرد-. (مومنون، آیه 101) زیرا علت این که نسبت میان آدمی باشد به سبب نقش موثر در ساخت کالبد و جسم است؛ و وقتی در قیامت کالبد و جسم قیامتی هیچ ارتباطی با دیگری ندارد، و هر کسی از خاک می روید دیگر نسبت و خویشاوندی نیز معنایی ندارد؛ زیرا روح و نفس آدمی هیچ ارتباط با انسان دیگر ندارد و نفخ الهی است و کالبد اخروی نیز که دیگر ارتباطی با انسانی ندارد، پس در آخرت هیچ گونه نسبتی مانند پدر و فرزند و مادر و فرزند و برادر و خواهر و مانند آن نخواهد بود.